تولدت مباررک گلم
پسرم گلم جونم یکسالگیت مبارک 3-5-1393
عزیزم یکساله شدی ٰ، یک سال با تمام لحظات خوب با تو بودن گذشت از روزی که تو بیمارستان برای اولین بار دیدمتم با به الان بهترین روزهای زندگی منو بابایی بوده . دیگه داری بزرگ میشی و با مزه و شلوغ همه دوست دارن و میخوان که براشون بخندی و شیرین بازی در بیاری
کارایی که انجام میدی
دست و پا و گوش و بینی و چشمتون میشناسی
علاقتم به ماشین دوچرخه موتور روز به روز بیشتر میشه و هر کدوم از اینارو ببینی یا سوارت کنند کلی ذوق میکنی و یکسره میگی "هن هن هن هن" با تمام وجودت.
عمو مصطفی موتور داره میگم برسا عمو چی داری دستتو مثل گاز دادن به موتور میچرخونی و هن هن می کنی دیشبم که خونی عمو رسیدیم خونی عمو رو شناختی و هن هن میکردی
عاشق سیب زمینی و میوه هم هستی
از مبل براحتی بالا میری و پایین میایی فوق العاده باهوش و کنجکاو هستی از همه چی میخوای سر در بیاری یکی از چیزایی که این روزها سخت در تلاشی تا قشنگ یاد بگیری باز وبسته کردن در نوشابست
عزیم جشن تولدت با تاخیر برگزار میشه